هر از گاهی نیم نگاهی به مادرش میاندازد که با مهمانان خوشوبش میکند. خیال رفتن مهمانها و گرفتن عیدی و ناخنک زدن به پستههای داخل آجیل رؤیای شیرینی است که بیشترمان داشتهایم. اما بزرگشدن همه این رویاها را تغییر داده است. دیگر نه آمدن مهمانهای سالی یکبار آنقدر خوشحالمان میکند نه آجیل و شیرینی مانده در ظرف. انگار این بچهها هستند که عید را نگهداشتهاند.
بسیاری از ما امروزه خویشاوندان خود را در مراسم رسمی مثل عروسی و مجلس ختم میبینیم و فرصتی برای گفتوگوهای دوستانه و نزدیک نداریم. اوضاع اقتصادی و مشغله زیاد افراد در شهرهای بزرگ، همه را از هم دور کرده است. تا چشم به هم بزنید آخر هفته رسیده است و وقت استراحت؛ در بهترین حالت سرزدن به کسانی که در سال چندین بار آنها را میبینید. در شهرهای بزرگ چند روز اول عید مخصوص بزرگترهای فامیل است که بایستی به دیدارشان رفت. بیشتر افراد ترجیح میدهند به سفر بروند و در خانه نمانند. اما این دید و بازدیدهای عید که بعضا سالی یکبار است چه اهمیتی و چه تاثیری میتواند در سلامت روان ما داشته باشد؟ آیا در شادی ما تاثیر میگذارد؟
دید و بازدیدهای نوروزی عموما موجب ایجاد روحیه تعلق و پیوند در افراد میشود و حس دوست داشتن و دوست داشته شدن را در افراد تقویت میکند. انجام صلهرحم و دید و بازدیدها که در متون اسلامی نیز بر آن تاکید شده، در علوم جامعه شناختی و روانشناسی بسیار مهم است و یکی از عوامل کاهشدهنده استرس محسوب میشود.
دکتر رجب صمدی رئیس ستاد ساماندهی بیماران روانی مزمن چندی پیش گفته بود که بیماری افسردگی 35 تا 40 درصد بیماریهای روانی را که زمینه مراجعه به پزشک را فراهم میآورد، تشکیل میدهد و یکی از مهمترین عوامل پیشگیری از افسردگی در جمع اطرافیان بودن است و دید و بازدید نوروزی و صلهرحم میتواند این بیماری مزمن را به حداقل برساند.
براساس آمارهای سازمان جهانی بهداشت افسردگی شایعترین نوع اختلالات روانی در جهان است بهطوری که حدود 3.5تا 4 درصد مردم در هر لحظه دچار افسردگی میشوند بهطوری که از افسردگی بهعنوان بیماری قرن نام میبرند.
برخی کارشناسان معتقدند که ایرانیان بهدلیل ارتباطات صمیمانهای که با یکدیگر دارند کمتر از مردم کشورهای غربی درگیر این بیماری میشوند. ایرانیان به مناسبتهای مختلفی همچون شب چله و نوروز گرد هم جمع میشوند و الفت بین خودشان را افزایش میدهند که البته ضمن حضور رسم و رسومات قدیمی اعتقادات مذهبی نیز به افزایش ارتباطات آنها کمک میکند.
دکتر فرحناز رفیعی روانشناس در مورد اهمیت دید و بازدید عید میگوید: ما آدمها طوری به دنیا آمدهایم که میبایست با آدمهای دیگر پیوند داشته باشیم که از نظر عاطفی ارضا شویم.
تحقیقات زیادی نشان داده است که کسانی که هوش عاطفی بیشتری دارند و روابط اجتماعی بیشتری دارند از سلامت جسمی بیشتری برخوردارند و کمتر مریض میشوند. هر چقدر رابطه صمیمانه بیشتری با آدمها داشته باشیم حالمان بهتر خواهد بود و در نتیجه سلامت جسمانیمان هم بهتر خواهد بود. امروزه آدمها آنقدر از هم دور شدهاند که همین دید و بازدید عید هم که بعضا سالی یکبار است مثل حکایت کاچی به ز هیچی است. همین مقدار کم هم میتواند تاثیرگذار باشد.
او توضیح میدهد که وقتی به هر دلیلی مثل فوت بزرگتر فامیل، اقوام دور و نزدیک را میبینیم در همان لحظات هم حالمان خوب میشود و شاید قول و قرار دیدار بعدی را با هم بگذاریم و یا دوباره وارد زندگی روزمره و پرمشغلهمان شویم. اما دیدار آدمها در لحظه نیز تأثیرگذار است و نشان میدهد ما نیازمند روابط هستیم ولی متأسفانه بهدلیل نوع زندگیمان در تهران یا شهرهای بزرگ روابط محدود شده است و افراد ترجیح میدهند برای تعطیلاتی مثل عید به سفر بروند.
دید و بازدید عید اگرچه بیشتر شبیه یک مراسم است تا فرصتی برای برقراری روابط اجتماعی عمیق اما با این حال بهتر از نداشتن آن است. این حد از رابطه درصورتی خوب و مفید است که شکل آن بیشتر از این تغییر نکند و تبدیل به یک مراسم خستهکننده نشود که افراد به این فکر کنند که پرتقال کیلویی فلانقدر بخرند و جلوی مهمانها بگذارند. این روانشناس معتقد است اگر دید و بازدید عید فقط و فقط دیدار بود کارکرد مؤثرتری داشت ولی در حال حاضر موضوعاتی به آن اضافه شده و تبدیل به یکبار اضافه بر دوش خانوادهها شده است.
این در حالی است که نسل جوان در خانوادههای جدیدی که تشکیل میدهند دیگر زیر بار این بار اضافی نمیروند. آنها معتقدند اگر کسی را در طول سال چند بار ببینند برای بازدید عید به خانهاش میروند در غیراین صورت چنین رابطه سالی یکبار را نمیخواهند. شکل مراسم عید در حال تغییر است. در سالهای قدیم اینطور نبود که افراد خود را در قید و بند نوع و میزان پذیرایی از مهمان بگذارند و در صمیمیت بیشتری با دیگران به سر میبردند.
خوشبختانه اوضاع روابط در شهرستانها به اندازه شهرهای بزرگ به هم ریخته و نامتناسب نیست. در واقع هر چه جامعه کوچکتر باشد انس و الفت آدمها نیز بیشتر است و آدمها از نظر روانی سالمتر هستند. تصور کنید در دید و بازدید عید دوست یا فامیل همسن و سالتان را ببینید بیشک در همان لحظه روحیهتان شادتر میشود و نشانههایش را خواهید دید اما متأسفانه بیشتر ما متوجه نیستیم که چقدر به این روابط نیازمندیم و این نیاز محدود به روزهای عید نیست. ما همیشه نیاز به روابط اجتماعی عمیق داریم.
این روانشناس در مورد نسخه ایدهآل روابط اجتماعی میگوید: اگر زندگیها بهگونهای بود که هر بعد از ظهر قبل از اینکه به خانه برویم میتوانستیم کسانی که آنها را دوست داریم ببینیم و معاشرت کوتاهی بکنیم، از نظر روانی حالمان بهمراتب بهتر بود. الان آدمها حتی اگر زود به خانه برسند ترجیح میدهند بروند و کانالهای تلویزیون را بالا پایین کنند یا سرشان را با اینترنت و کامپیوتر گرم کنند. این مسائل باعث شده که جامعه از نظر عاطفی صدمه بخورد. انسانها نوعا نیاز به معاشرت دارند، حتی اگر در صف شیر و گوشت و... چند کلمه با هم حرف بزنند حالشان بهتر میشود.
نوعی از اختلاط و شادی جدیدی که چند سالی است در ایران رواج یافته ترکیب مهمانی به همراه دیدن سریالهای طنز تلویزیون است. دکتر فرحناز رفیعی درباره اینکه آیا این روش به تامین نیازهای عاطفی و روابط اجتماعی کمک میکند و مفید است میگوید: اصولا تکنولوژی با خود صدمات زیادی را به همراه آورده است و فقط مختص تلویزیون نمیشود. من مراجعه کنندههایی دارم که زنان خانهدار افسردهای هستند. بهنظر من دلیل افسردگی آنها وجود انواع تکنولوژی در امر خانهداری است.
این زنان کاری برای انجام دادن در خانه ندارند چون فریزر دارند، غذای یکماه خانه را درست میکنند در آن میگذارند، ماکروفر دارند و برای غذا پختن وقت کمتری صرف میکنند، غذای آماده وجود دارد پس غذای کمتری میپزند و نیاز به خرید مواد تازه ندارند بنابراین بیرون از خانه نمیروند. این عده از افراد، زندگی واقعی و برقراری ارتباط با عناصر طبیعت را از دست میدهند. تکنولوژی این کارهایی که قبلا انجام میدادیم را از عهده ما خارج کرده است. تلویزیون هم همین کارکرد را دارد. آدمها در تنهاییشان هم تلویزیون نگاه میکنند و در اینترنت گفتوگو میکنند.
وی در پاسخ به این سؤال که چطور میتوان روابط اجتماعی را با هزینههای کمتری افزایش داد، میگوید: مردم باید یاد بگیرند که وقتی خانه هم میروند میتوانند غذای خود را ببرند. چه ایرادی دارد افراد غذای خود را برداشته خارج از چارچوب مهمانی به خانه دوستان ببرند و با دیگران بخورند. رفتن به طبیعت نیز شادی گرانی نیست. چیزی را که در خانه میخوریم در پارک بخوریم. در بسیاری از کشورها فرهنگ پارک رفتن وجود دارد و در خودروی بیشتر آنها میتوان صندلیهای راحت و زیرانداز و... یافت.
رواج این فرهنگ در کشورمان میتواند اتفاق خوبی باشد؛ هر چند متأسفانه از آنجایی که ما درگیر نمایش بیرونی هستیم باز هم آن را میتوانیم تغییر دهیم و به یک رقابت تبدیل کنیم؛ با این فرض که برای خودمان در خانه غذا را بدون گوشت درست میکنیم و جلوی دیگران بایدغذا را با گوشت درست کنیم؛ متأسفانه تایید دیگران برایمان اهمیت یافته است. من امیدوارم که همه در این عید سعی کنیم تا روابط اجتماعیمان را پررنگ کنیم و متوجه شویم که عید فرصت شادزیستن است.